قفل شدن چرخ جلو:
در حال شکستن آخرین رکورد ثبتشدهٔ سرعت موتورتان هستید که ناگهان یک عابر پیاده یا یک اتومبیل راه شما را سد میکند، بلافاصله با چنگ و دندان به جان دستهٔ ترمز بینوا افتاده و تا به خود بیایید میبینید که روی زمین افتادهاید، مقداری پوست انداختید و موتورتان هم در حال تمرین اسکی روی آسفالت است. دلیل آن این است که بهمحض لیز خوردن چرخ، نیروی اصطکاک که تا این لحظه وظیفهٔ نگاهداشتن موتور در مسیر حرکت را به عهده داشت از این لحظه به بعد تنها صرف کاهش سرعت موتور شده و دیگر از لغزش چرخ در جهت عمود بر حرکت جلوگیری نخواهد کرد که این دقیقاً همان مکانیسم دستی کشیدن با خودرو است با این تفاوت که دیگر خبری از تعادلِ حاصل از وجودِ چهار چرخ نیست.
راه پیشگیری: خیابان پیست سرعت نیست و شرایط لازم برای رانندگی سرعتی را ندارد. حتی اگر فرض کنیم که مهارت فردی در موتورسواری بسیار زیاد و بیمانند باشد باز هم عملکرد وی به قوانین فیزیک محدود است و این یعنی در سرعتهای بالا برای جلوگیری از برخورد، نه میتوان مانوری داد و نه ترمزی گرفت. به همین دلیل کسانی که چنین عاداتی در رانندگی دارند در حال قمار کردن روی جان خود بوده و دیر یا زود شانسشان تمام میشود. به یاد داشته باشید اینکه در شرایط عادی تصادفی نداشته باشید وظیفهٔ شماست و هنر خاصی ندارد. هنر رانندگی در این است که در شرایط غیر ایده آل و زمانی که شخص دیگری اشتباهی مرتکب شده با پیشبینی و تبحر از بروز حادثه جلوگیری شود.
هر موتورسواری باید قبل از هر چیز نحوهٔ صحیح ترمز گرفتن را بیاموزد. اگر هنوز هنر ترمز گرفتن را یاد نگرفتهاید مکان امنی پیدا کرده و با سرعتی نزدیک ۴۰ کیلومتر بر ساعت ترمز چرخ جلو و عقب را بهطور همزمان بگیرید. از ترمز آرام شروع کرده و کمکم شدت آن را بیشتر کنید تا جایی که چرخها شروع به لیز خوردن کنند. از لحظهٔ آغاز قفل شدن چرخ کمتر از یک ثانیه وقت دارید تا ترمز را رها کنید در غیر این صورت احتمال دارد زمین بخورید. بنابراین باید آماده باشید تا در صورت لیز خوردن موتور پای خود را روی زمین بگذارید. از آنجا که سرعتتان پایین است نباید کنترل موتور از دستتان خارج شود. یک تکنیک کاربردی این است که ابتدا فقط با انگشت سبابه ترمز بگیرید که گشتاورش محدود است سپس با دو انگشت سمت چپ و پس از آن با سه انگشت تا جایی که موتور در آستانهٔ لغزش قرار گیرد. پس از آن باید همواره ترمزهای شدید خود را مانند تمرینهایتان بگیرید بهطوری از ۸۰ تا ۹۰ درصد ظرفیت ترمزتان استفاده شود و بر غریزهٔ خود که میخواهد ترمزها را تا آخر بگیرد غلبه کنید زیرا این کار باعث قفل شدن چرخها، لیز خوردن موتور و درنهایت زمین خوردن راکب میشود که در سرعتهای بالا وضعیت را از آنچه که هست وخیمتر میکند.
اگر بودجه شما محدود نباشد میتوانید موتورسیکلتی برای خود تهیه کنید که دارای تکنولوژی ترمز ABS باشد و کلک این قضیه را یکبار برای همیشه بکنید. نکتهای که باید به آن توجه داشته باشید این است که عملکرد ترمز برخی از موتورها تا حدی قوی است که در هنگام ترمز گیری با آنها باید وزن خود را تا جای ممکن عقب بیندازید تا از واژگونی و معلق زدن آنها جلوگیری کنید.
.
قفل شدن چرخ عقب
به طور کلی عملکرد یک چرخ آزاد به این صورت است که حرکت را در یک راستا ممکن کرده و در راستای عمود بر آن از حرکت جلوگیری میکند. اگر به هر نحوی این چرخ قفل شود دیگر برایش اهمیتی ندارد که در چه جهتی حرکت میکند و نیروی اصطکاک مستقل از راستای قرار گیری چرخ به طور کامل صرف متوقف کردن آن میشود. این بدان معنی است که در هنگام قفل شدن چرخ عقب، نیروی اصطکاک فقط رو به عقب وارد شده و دیگر از لیز خوردن چرخ و انحراف آن به طرفین جلوگیری نمیکند که در نهایت منجر به زمین خوردن موتورسیکلت میشود.
به طور کلی مکانیزم آن مانند قفل شدن چرخ جلو است با این تفاوت که در صورت گرفتن ترمز شدید در این حالت به دلیل پایداری بیشتر تا ۲ الی ۳ ثانیه (نسبت به حداکثر ۱ ثانیه مربوط به قفل شدن چرخ جلو) فرصت دارید تا از کردهٔ خود پشیمان شده و ترمز را رها کنید. قفل شدن ترمز عقب خطر کمتری نسبت به قفل شدن چرخ جلو دارد. زیرا در هنگام ترمز گرفتن، چرخ عقب در حال کشیدن موتورسیکلت به سمت عقب و چرخ جلو در حال هُل دادن به سمت عقب هستند. در فیزیک سیستمهایی که در حال کشیده شدن هستند از سیستمهایی که در حال هُل داده شدن هستند بسیار پایدارترند. به همین دلیل است که اتومبیلهای دیفرانسیل جلو در پیچها پایداری بیشتری دارند. همچنین دلیل اینکه قطارهای مترو دارای دو کشنده در دو طرف خود هستند به جای اینکه یک کشنده داشته باشند که گاهی اوقات واگنها را هُل بدهد هم همین پایداری بیشتر است.
راه حل: روش اصولی ترمز گرفتن را بیاموزید و همواره نکات کلیدی آن را به یاد داشته باشید و آنها را در وجود خود نهادینه کنید. به محض هر گونه لیز خوردن ترمز را رها کرده و مجدداً آن را با فشار کمتری نسبت به قبل بگیرید.
بسیاری از موتورسواران به اینجا که میرسند میگویند کنترل همزمان دو ترمز و توجه به قفل شدن آنها کار سختی است و در نتیجه آن عطای ترمز عقب را به لقایش میبخشند. حتی من دیدهام که افرادی معتقد بودهاند که ترمز عقب تنها ۵% بر عملکرد موتور تأثیر دارد اما باید بدانید که یک ترمز حرفهای که در آن از هر دو ترمز به خوبی استفاده شده باشد میتواند ترمز را تا ۳۰% نسبت به حالت ترمز جلو تقویت کند. بدانید که مواردی بسیار کوچکتر از این به تنهایی مرز بین مرگ و زندگی را تعیین میکنند. فرض کنید با سرعت ۸۰ کیلومتر بر ساعت در حرکتید که ناگهان مانعی راهتان را سد میکند. با استفاده از ترمز جلو تا لحظهٔ برخورد سرعت خود را به ۵۰ کیلومتر بر ساعت رساندهاید و برخورد کردهاید که سرعت زیادی محسوب میشود. در این حالت اگر از دو ترمز به طور همزمان بهره برده بودید در همان مسافت سرعتتان به ۳۵ کیلومتر بر ساعت رسیده و انرژی تصادفتان نصف میشد. به طور کلی گفته میشود که نسبت شدت ترمز جلو و عقب در روزهای خشک باید ۷۵% جلو و ۲۵% عقب باشد و در روزهای بارانی به صورت ۵۰-۵۰ تقسیم شود. بنابراین تنبلی را رها کرده، ساعاتی را برای یادگیری ترمز گرفتن کنار گذاشته و از حوادث دلخراش تا جای ممکن پیشگیری کنید.
.
عبور از مسیر یا شیء لغزنده در حین گذر از پیچ تند
در حین عبور از گردنههای جاده در حالی که دید خوبی ندارید، بدون هیچ اخطاری ناگهان از روی بخشی از شن، چاله، برگ یا هر شیء لغزندهٔ دیگری عبور میکنید، چرخ جلوی شما لیز میخورد و پس از برخورد با زمین به لاین مخالف میروید، خودروی دیگری هم از روبرو در حال آمدن است و تمام.
هرکسی که یک بار در حین پیچیدن با موتور، از روی یک پاکت چیپس عبور کرده باشد، شهادت خواهد داد که موتورسیکلت و چیپس دوستان خوبی برای یکدیگر نیستند! قضیه به چیپس ختم نمیشود. هرگونه روغن ریخته شده روی زمین، شن، رنگهای خطوط عابر پیاده، خطوط اضطراری، نشانگر لاینهای خیابان و بسیاری موارد دیگر، همگی گزینههایی مناسب برای تمرین سُربازی هستند! مکانیزم عبور چرخ از یک شیء لغزنده، از قفل شدن چرخها در هنگام ترمز گیری درون پیچ بسیار بدتر است و در صورت پیش آمدن این مشکل تنها شانس موتورسوار در این است که قبل از زمین خوردگی از آن شیء عبور کند و این اتفاق بهندرت میافتد. میتوان گفت که تنها راه حل این مشکل، پیشگیری از وقوع آن است.
راه پیشگیری:
با آن برخورد نکنید! همواره باید در زمان رانندگی هر جایی که نسبت به آن دید کافی ندارید را مانع فرض کنید. بسیاری از رانندگان ما در جادههای گردنهای صرفاً چون قادر به دیدن خودرو از پشت کوهها نیستند، فرض را بر عدم وجود خودرو گرفته و با سبقت نا بهجا حوادث تلخی را رقم میزنند. تصادفات اینچنینی برای موتورسواران بسیار فاجعهبارتر هستند و میتوان گفت که زمین خوردن کم خسارتترین نتیجهٔ این سبک رانندگی است. بنابراین باید خود را عادت بدهید که همواره با احتیاط رانندگی کنید و همواره از بخشی از مسیر حرکت کنید که بیشترین میدان دید را داشته باشید. همچنین باید با سرعتی برانید که از لحظهای که شیء جدیدی در میدان دیدتان قرار گرفت زمان کافی برای واکنش داشته باشید. این یکی از کلیدهای رانندگی است که همهٔ حرفهایها دربارهٔ آن اتفاق نظر دارند. بد نیست این را هم بدانید که یک قانون کلی برای عبور از پیچهای تند، قانون ورود آرام و خروج سریع است یعنی با سرعت مطمئن وارد پیچ شوید و هنگامیکه به پایان آن نزدیک شدید در حالی که موتور را به حالت عمودی برمیگردانید مجدداً شتاب بگیرید.
.
اتومبیل کناری فرمان را به سمت شما میگیرد
در حال رانندگی در میان ترافیک روان هستید که ناگهان راننده اتومبیل کناری هوس میکند جای شما را داشته باشد. بدون هیچ اخطاری ناگهان خودرواش را به سمت شما هدایت میکند و شما که در حال تلاش برای برنده شدن در یک مسابقهٔ رانندگی فرضی بودید، ناگهان با آن برخورد کرده و نقش زمین میشوید. یادتان باشد که موتورسیکلت وسیلهٔ نقلیهٔ بسیار کوچکی بوده و بهراحتی در نقاط کور رانندگان بهویژه خودروهای سنگین پنهان میشود.
راه پیشگیری
همواره با سرعتی برانید که در صورت تغییر لاین یکی از اتومبیلهای جلویی به لاین شما فرصت کافی برای ترمز گرفتن داشته باشید. از نقاط کور وسایل نقلیه آگاه باشید و از آنها دوری کنید. بهطور کلی میتوان گفت که هرگاه قادر به مشاهدهٔ چهرهٔ راننده درون آینههای
خودرواش نباشید، احتمال اینکه راننده از حضور شما بی خبر باشد بسیار زیاد است. در نظر داشته باشید که نقاط کور عموماً شامل موقعیتهای ساعت ۳، ساعت ۴:۳۰، ساعت ۷:۳۰ و ساعت ۹ نسبت به خودروها هستند. بدانید که اگر سرعت حرکت یکی از لاینها از لاینهای دیگر بیشتر باشد رانندگان زیادی تمایل پیدا میکنند که به آن لاین تغییر مسیر دهند. همچنین بدانید که در چهارراهها ممکن است رانندگانی که هم جهت با شما میرانند، بدون استفاده از علائم هشداردهنده نظیر چراغ راهنما ناگهان شروع به پیچیدن کنند. بنابراین شما باید همواره شرط احتیاط را بهجا آورده و از ریسک کردن و سبقت گرفتن در این مکانها بپرهیزید.
همواره باید برای واکنش در چنین شرایطی آماده باشید باید از موقعیت اتومبیلهای اطراف خود آگاه بوده و مسیرهای بالقوهای برای جاخالی دادن به حرکات اشتباه رانندگان در نظر بگیرید و آماده باشید. در زمان خطر با بوق رانندهٔ دیگر را از حضور خود آگاه کنید اما روی واکنش وی حساب نکنید. همزمان با بوق زدن موتور را اندکی در جهت مخالف برده و شروع به ترمز کنید بهگونهای که مسیری که راننده قرار است از آن عبور کند توسط شما اشغال نشده باشد.
نکاتی هستند که توجه به آنها شما را گوشبهزنگ تر میکند. در نظر گرفتن مواردی نظیر چراغهای راهنما، جهتگیری چرخهای جلو، جهتگیری سر راننده (بسیار مهم) و یا ترمز گرفتن رانندگان نزدیک چهارراه (احتمال دارد بهمنظور پیچیدن انجام شده باشد.) زمان پاسخدهی شما به اشتباهات دیگران را بهشدت بهبود میدهد.
.
زیر گرفته شدن توسط خودروهای سنگین:
در یک روز زیبا مشغول سواری با موتور خود هستید. در یک راه 2 لاینه که لاین راست آن توسط خودروهای پارک شده اشغال شده است در حرکتید. پس از کمی رانندگی به یک کامیون تنبل میرسید که با سرعت 30 کیلومتر بر ساعت حرکت میکند. پس از مقداری کلنجار رفتن با خود خسته شده و تصمیم میگیرید از شکاف نیم متری بین کامیون و جدول وسط خیابان عبور کنید. پس از آنکه به چرخ جلوی کامیون رسیدید ناگهان مسیرش را به سمت شما منحرف نموده و پس از زمینزدنتان، شما را به چرخ عقبش حواله میدهد.
در زمان عبور چرخ تریلی از روی فرد، کلاه کاسکت و کاپشن موتورسواری و زره رستم و تن اسفندیار هیچکدام بهکارتان نمیآید و بههیچوجه نباید با این یک مورد شوخی شود.
مکانیزم این مدل زیر گرفته شدن کاملاً مشابه زیر گرفته شدن توسط خودرو است. با این تفاوت که بسیار فاجعهبارتر است.
اگر تا به حال پشت فرمان یک خاور نشسته باشید حتماً متوجه شدهاید که آنها از نظر میدان دید جزء فجایع مهندسی محسوب میشوند. تا 5 متر جلوتر از خاور حتی خودروها هم قابل رؤیت نیستند. چه برسد به موتورسواران و عابران پیاده. در زمینهٔ دید نسبت به اطراف نیز تعریف چندانی ندارند اگر فکر میکنید که مشکلاتشان به همینجا ختم میشود باید ترمز ضعیف، وزن زیاد و احتمال چپ کردن را هم چاشنی کنید تا میزان جدیت موضوع برایتان روشن شود. یک نکتهٔ جالب دیگر هم این است که در خودروهای سنگین به دلیل طول بیشتر (بهویژه تریلرها که منعطف نیز هستند) چرخهای عقب دنبالهروی چرخهای جلو نبوده و در هنگام پیچیدن چندین متر به مرکز پیچ نزدیکتر هستند. این یعنی حتی اگر چرخهای جلو از کنار شما عبور کنند بازهم ممکن است توسط چرخهای عقب زیر گرفته شوید.
راه پیشگیری: هرگز در نقاط کور اقدام به سبقت نکنید. و در صورت اقدام به سبقت این خودروها نسبت به شما ترمز بگیرید و اجازه دهید هرچه سریعتر سبقتشان را بگیرند. بههیچوجه خود را بین گارد ریل و خودروی سنگین قرار ندهید. علاوه بر این بدانید که هرگز در زمان انتخاب مسیر خود نباید روی ترمز گرفتن این خودروها حساب باز کنید. چرا که حتی به فرض توجه راننده و دیده شدن شما باز هم در اکثر مواقع تخمین افراد از قدرت ترمز این خودروها فاصلهٔ زیادی با واقعیت دارد و سد راه آنها منجر به حوادثی تلخ میشود. همچنین بدانید که تریلرها و کامیونهای مرتفع احتمال چپ کردن زیادی دارند و نباید در سمت خارج پیچ، موازی آنها حرکت کرد.
توصیه: مستقل از اینکه رانندهٔ خودرو، موتورسوار یا عابر پیاده باشید بهتر است همواره از خودروهای سنگین دوری کنید. موتورسوارانی که علاقه دارند پا به پای این خودروها، آنها را همراهی کنند یا آنهایی که در نقاط کور آنها اقدام به سبقت گرفتن میکنند همواره در معرض خطری بزرگ قرار دارند. اگر جلوی این خودروهای سنگین توقف کردهاید، با مشاهدهٔ چهرهٔ راننده از اینکه قادر به دیدن شما هستند اطمینان حاصل کرده و هرگز در کنار آنها نرانید زیرا با یک تغییر جهت ناگهانی آنها فاجعه به بار میآید. خود بنده چه در هنگام پیادهروی، چه موتورسواری و چه خودرو سواری، تا جای ممکن حداقل فاصلهای پنج متری از این خودروها دارم.
.
منابع:
.https://www.albama.ir
.https://www.tinn.ir